معنی حرف تایید عامیانه

لغت نامه دهخدا

عامیانه

عامیانه. [ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) منسوب به عوام و مردم بیسواد و فرومایه و پست. (ناظم الاطباء):
عامیانه چه ملامت میکنی
بخل بر خوان خداوند غنی.
مولوی.

فرهنگ عمید

عامیانه

آنچه به‌وسیلۀ مردم عادی استفاده می‌شود، غیرعلمی، عوامانه،
(قید) مانند عوام، به روش مردم عادی: عامیانه چه ملامت می‌کنی / بخل بر خوان خداوند غنی (مولوی: ۷۹۸)،


تایید

درست تشخیص دادن،
نیرو دادن، قوت دادن،
کمک یاری کردن خداوند به انسان،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تایید

هایش، پذیرش

مترادف و متضاد زبان فارسی

تایید

اثبات، اذعان، تسجیل، تصدیق، تصویب، صحه‌گذاری، صوابدید، قبول، گواهی، مرافقت، هم‌صدایی،
(متضاد) تکذیب، استواری، پشتیبانی، ترهیب، تقویت، کمک کردن، یاوری، یاریگری، یاری کردن، توفیق، عنایت

فارسی به عربی

تایید

ادعاء، تاکید، تصدیق، دعم

فرهنگ فارسی هوشیار

تایید

‎ (مصدر) نیرو دادن نیرومند کردن بنیرو کردن توفیق دادن، (اسم) توفیق. جمع: تاییدات.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

حرف تایید عامیانه

890

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری